زندگی جدید من

حرفای روزمره من با بابا

زندگی جدید من

حرفای روزمره من با بابا

شش

يكشنبه, ۷ مرداد ۱۴۰۳، ۰۹:۳۱ ق.ظ

سلام بابا

 

دیروز انقدر خودم را در عمل به برنامه ام خسته کردم که امروز به سختی از خواب بیدار شدم و تا هین حالا هم نتوانسته ام حتی یک قطره آب بخورم. صبح لباس هایم را که دیشب خیس کرده بودم شستم و سری جدید را خیس کردم تا شب بشویم. بعد هم آمدم دفتر. سعی می کنم در برنامه امروز با حفظ پشتکار، کمتر ایده آل گرایی کنم تا توانم برای روزهای بعدی نیز بماند.

این از آفت های مدت زیادی بی برنامه کار کردن است که توانایی ها و محدودیت هایت فراموش می شوند و حتی به کمتر از سطح واقعی خودت می رسی. برنامه امروز را بعد از صبحانه می نویسم.

فعلا بابا

۰۳/۰۵/۰۷
^~^

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی